Mark something up or down = to reduce or raise the price of something.
(کم کردن و بالا بردن قیمت چیزی)
Until / till / to the bitter end = to the limit of one's efforts / to the last extremit.
(تا آخرین توان؛ نهایت سعی و توان)
سریع خوانی
معمولاً افراد هنگام مطالعهی یک متن (مثلاً یک روزنامه) سعی میکنند با حداقل تلاش و حداکثر سرعت به مضمون اصلی مطلب پی ببرند. شاید بتوان این استراتژی را «سریع خوانی» نامید. در این استراتژی مغز تلاش میکند تا جای ممکن کلمات کمتری را بخواند و تنها کسری از ثانیه روی هر کلمه توقف میکند. ممکن است زبانآموزان نیز این استراتژی را برای خواندن متون انگلیسی بکار بگیرند.
361 | Where did you grow up? | شما کجا بزرگ شدید؟ |
362 | I grew up right here in this neighborhood. | من همینجا در این محل بزرگ شدم |
363 | My friend spent his childhood in California. | دوستم دوران کوکی اش را در کالیفرنیا گذرانده |
364 | He lived in California until he was seventeen. | او تا 17 سالگی در کالیفرنیا زندگی کرده |
365 | There have been a lot of changes here in the last 20 years. | از 20 سال پیش تا حالا تغییرات زیادی رخ داده |
366 | There used to be a grocery store on the corner. | اونجا سابقا یک مغازه خواربار فروشی بود |
367 | All of the houses have been built in the last ten years. | در ده سال گذشته تمام خانه ها ساخته شده است |
368 | They’re building a new house up the street from me. | آنها دارن تو خیابون بالایی ما یه خونه میسازن |
369 | If you buy that home, will you spend the rest of your life there? | اگه اون خونه رو بخری آیا بقیه عمرتو اونجا میگذرونی؟ |
370 | Are your neighbors very friendly? | آیا همسایه هاتون خونگرم هستن؟ |
371 | We all know each other pretty well. | ما همدیگه رو خیلی خوب میشناسیم |
372 | A young married couple moved in next door to us. | یه زوج جوان همسایه مون شدن |
373 | Who bought that new house down the street from you? | اون خونه جدیده که پایین خیابون شماست رو کی خریده؟ |
374 | An elderly man rented the big white house. | یک مرد سالخورده خونه سفید بزرگه رو اجاره کرده |
375 | What beautiful trees those are. | اونا چه درختای زیبایی هستن |